مشخصات شهيد حسن (سعيد) سرخوش
محل تولد: تهران
شغل -
تحصيل: قهرمان ورزشی, دانش آموز
سن: 18
محل شهادت: تهران
زمان شهادت: 1360
نگذارید که شهر خاموش بماند
به یاد میلیشیای شهید حسن سرخوش
در میان قهرمانان پیشتاز حماسة5مهر ستارةیی میدرخشد که رزم پرشور و شهادت قهرمانانهاش قصهیی فراموشیناپذیر از نسلی است که بهخمینی «نه»گفت.
حسن سرخوش، میلیشیای دلاوری است که زندگیش در 18بهار خلاصه میشود. حسن از نسلی بود که زندگی مبارزاتی خود را در جریان انقلاب ضدسلطنتی آغاز کرد ودرجریان دوسالونیم مبارزةسیاسی با خمینی هویت سیاسی ایدئولوژیک یک مجاهد را کسب نمود. او در خانوادهیی کمدرآمد در تهران چشم بهجهان گشود. حسن بهاتفاق برادرش محسن که همچون خود وی از نسل انقلاب بود، در انقلاب ضدسلطنتی فعالآنه شرکت کرد و در همین ایام بود که با نام مجاهدین آشنا شد و در سلک هواداران آن سازمان در آمد.
پس از 30 خرداد روح سرکش حسن با دیدن قساوتهای پاسداران آرام و قرار نداشت و محیط پیرامونش متأثر از جسارت انقلابیاش بود. حسن در صحنه آنچنان جسور، مهاجم و بیباک بود که همواره دشمن را مقهور میکرد و امکان هرگونه عکسالعملی را از آنها میگرفت. او بههمرزمان خود سفارش میکرد: «نگذارید شهر خاموش بماند». و خود همواره پیشتاز بود تا سکوت مرگبار اختناق را درهم بشکند.
عاقبت روز 5مهر فرا رسید و این فرمانده جوان اما کارآزموده و بیباک که همیشه بهیارانش سفارش میکرد: «دشمنان خدا و خلق را امان ندهید!» بهمیدان شتافت تا سکوت وسیاهی و وحشت شبهای حاکمیت ارتجاع را درهم شکند و در رویارویی با پاسداران شب عاقبت در کنار مجاهد قهرمان زهرا احمدیزاده در یک ساختمان بهمحاصره دشمن در آمد. زهرا بهشهادت رسید و حسن مجروح شده و بهاسارت درآمد. اینبار زمان آن فرامیرسید که حسن ثابت کند شیر، شیر است، اگرچه در بند و زنجیر باشد. هرتازیانهیی که بر بدن مجروحش فرود میآمد او مصممتر و جسورتر میشد. او خود در وصیتنامه پرشورش، یکروز قبلاز اسارتش، نوشته بود: «از دشمنان خدا و خلق نهراسید که آنان کور و بزدلند» و تأکید کرده بود: «مصممتر شوید در راهی که فرزندان پاک و معصوم این وطن در آن پا نهادند و بهشهادت رسیدند. ولی ذلت و خواری را در مقابل پیرکفتار ارتجاع، خمینی بیدین و مستبد قبول نکردند».
آری بدینسان است که شهر تا فردای آزادی میهن خاموش نخواهد ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر