گل های وحشی جنگل
اینک به جستجوی خون شهیدان نشستهاند
جنگل
کجاست جای قطرههای خون شهیدان؟
زهرا نژاد ایمانی در دیماه۱۳۳۹ در خانوادهای متوسط و پرجمعیت در محله خانیآباد تهران چشم به جهان گشود. پدرش یکی از کارگران زحمتکش کارخانه چیتسازی تهران بود که از آغاز فعالیت این کارخانه مشغول به فعالیت بوده. او یکی از طرفداران حقوق کارگران بود و همین روحیه در دخترش زهرا نیز تاثیرگذار بود. زهرا از همین رو به حقخوای و آزادیخواهی سوق پیدا کرد. کودکی زهرا در محله خانیآباد و در مدرسه چای جهان سپری شد. او کودکی با استعداد که دوره تحصیلی خود را با درخشانترین نمرات به پایان رساند و با شرکت در اولین دوره کنکور در رشته تربیت معلم دانشگاه تهران قبول و وارد دانشگاه میشود. طبق گفته اعضای خانواده بهشدت به نقاشی و نویسندگی علاقه داشته و شبها با نور چراغ گردسوز در آشپزخانه خانه پدری کسب علم میکرده. او دختری مهربان و حامی حقوق زنان بوده با شروع جنگ هشت ساله و تعطیل شدن دانشگاه بهصورت داوطلبانه مشغول به تدریس در مقطع دبستان میشود و در آنزمان به مجاهدین میپیوندد و فعالیت خود را در زمینه روزنامهنگاری و مقالهنویسی شروع میکند. در صبحگاه ۳۰خرداد سال۶۰ در تظاهرات شرکت میکند اما با هجوم پاسداران و شلیک به فرمان خمینی ملعون او نیز دستگیر میشود. خانواده تا دو روز از وی خبری نداشته تا اینکه روز سوم دو تن از خواهران مجاهد خبر دستگیری وی را توسط جنایتکاران خمینی به خانواده ایشان میرسانند بعد از پیگیری پدر متوجه میشوند که بدون اطلاع خانواده، این مجاهد پرشور به همراه تعداد دیگری را شبانه در دادگاهی به اعدام محکوم شده و حکم اعدام نیز در همان شب به اجرا در آمده است. مجاهد خلق زهرا نژادایمانی با ایمانی راسخ به پیروزی و آزادی مردم محبوبش همراه با دیگر یارانش به ستارهای درخشان در آسمان ایران بدل گشت تا روشنای راه برای نسلهای آینده باشد.
در آنروز رژیم جنایتکار خمینی اعلام میکند که بستگان متوفیان برای شناسایی پیکرها به پزشکی قانونی مراجعه کنند که خواهرشهید با مراجعه به پزشکی قانونی از روی عکس شهید ایشان را شناسایی میکنند. از همینجا رنگ سیاهی بر چشمان مادر و سنگینی غم از دست دادن جگرگوشه بر چشم و دل خانواده رخنه میکند. در آن روز به خانوادهها اجازه نمیدهند که جنازه جگرگوشههایشان را ببرند و عزاداری کنند و حتی از برپا کردن مراسم از طرف خانوادههای داغدار نیز ممانعت کرده و تهدید میکنند در صورت برپایی مراسم خانواده نیز دستگیر میشوند. بعد از چند روز ماموران مزدور، مزار شهید را در بهشت زهرا به خانواده نشان میدهند.
از آن سال به بعد مزدوران جنایتکار خمینی بارها سنگ مزار این مجاهد سرفراز را میشکنند، چرا که آنها حتی از نام و نشان این مجاهدان سرفراز و زنان بی باک و بیم نیز هراس و وحشت دارند.
به نقل از: م. حیدری
با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر