۱۳۹۳ آذر ۱۱, سه‌شنبه

قتل عام 1367-مقدمه




قتل عام سال1367


مردادماه سال1367 درتاريخ زندان وزنداني دررژيم  خميني ازياد نارفتني است. ازنخستين روزهاي اين ماه خميني به يكي ازفجيع ترين جنايات ضد بشري خود يعني قتل عام زندانيان سياسي دست زد.
زمينه هاي اين كشتار بيرحمانه كه يك توطئه سياه براي يك نسل كشي آشكاربود وبه دستورخميني انجام گرفت ازسالها قبل فراهم شده بود.ازروزهاي نخستين مرداد ماه يك قتل عام سراسري اززندانيان سياسي به راه افتاد وتاچند ماه بعد ادامه يافت. هدف اصلي اين كشتار ازبين بردن زندانيان مجاهدي بود كه طي ساليان با مقاومت قهرمانانة خود وتحمل سرفرازانة تمامي سختيها وشكنجه هاي قرون وسطايي دژخيمان برگي زرين ازمقاومت وفدا درتاريخ انقلاب نوين ميهنمان را رقم زده بودند.دراين ايام سياه هيآتهاي مرگ خميني مركب ازسرسپرده ترين عناصر وزارت اطلاعات ،دادستاني رژيم ومسئولان زندانها با تمهيدات وتدابير شديد امنيتي ،اجراي طرحي را كه ازسالها پيش در نظرداشتند وازچند ماه قبل ازمرداد ماه 1367تداركش را ديده ومقدماتش را آماده كرده بودند، بطور متمركز آغازكردند. آنان دربه اصطلاح محاكمه يي كه چند دقيقه بيشتر به درازا نمي كشيد حكم به دارآويختن مجاهدين اسير را صادرمي كردند.بنا به شهادت شاهداني كه توانسته اند به نحوي ازمعركه جان سالم به دربرند هيآت مرگ تنها يك معيار داشت.مجاهدين اسير هويت سازماني وتشكيلاتي خود را چه برزبان مي آورند.”مجاهد” يا آن گونه كه آنان مي خواستند”منافق” .اولين سؤال ،تعيين كنندة سرنوشت زنداني اين بود.
اما حتي كساني كه خود را مجاهد نمي ناميدند تآمين جاني نمي يافتندوسؤالات بعدي عاقبت آنها را دريك نقطه متوقف مي كرد.اينجا بود كه حكم به دارآويختن آنان باقساوتي مافوق تصور كه يا هيچيك ازموازين شناخته  شده رفتار بااسيران وزندانيان قابل تطبيق نيست صادرمي شد.تهران،وزندانهايي همچون اوين وگوهردشت البته مركزاين كشتاربودند.اما هيچ زندان وشهروروستايي درامان نماند.هيآت مرگ به تك تك آنها سرزد وتكليف مجاهدين اسير را يكسره روشن كرد. آن چنان كه پس ازگذشت 27سال، هنوز هم ابعاد واسراراين قتل عام هولناك دركم وكيف واقعيش ناشناخته است.هنوزهزاران زنداني سياسي كه نام ومشخصاتشان درزندانها ودادگاههايش ثبت شده بود ومحكوميتهاي مشخصي داشتند، به خانواده هايشان نداده است.
اين كشتار فجيع وبيسابقه باحكم كتبي ، دستورهاي روزانه ونظارت مستقيم شخص خميني صورت مي گرفت. درسراسر هفته هايي كه اين قتل عام جريان داشت، تمام پاسداران ومسئولان زندان درآماده باش كامل به سر مي بردند،تمام مرخصيها رالغوكرده بودند وجز يك خط تلفن  كه دراختيار كميسيون ”مرگ” قرارداشت، هيچ امكان ارتباطي ديگري وجود نداشت. به كاركنان اداري ونگهبانان وپاسداران دستور مي دادند تادرحلق آويز زندانيان شركت كنند وبرسروسينة شهيدان حلق آويزشده مشت بكوبند،تا هركس چنان دراين قساوتها شريك وآلوده باشد كه اسرارشان را برملا نكند.
تنها معدودي اززندانيان كه شاهد مستقيم صحنه اين اعدامها بوده اند، جان به دربرداند. برخي ازشاهدان دراثر روبه روشدن با آن صحنه هاي فجيع تعادل رواني خودرا ازدست داده بودندوتا ماهها بعد قدرت سخن گفتن درباره آن را نداشته اند. تعداد انگشت شماري ازاين شاهدان توانستند ازجهنم آخوندها خارج شوند ودرمقابل مراجع بين المللي  شهادت بدهند.
كثرت اعدامها چنان بود كه ازجمله هنگام حمل ونقل شهيدان به گورهاي جمعي در حوالي علي آباد قم پيكر يكي اززنان مجاهد ازوقتي كه مملو ازپيكرهاي شهيدان بود برزمين افتاد.پاسداران شماري ازشاهدان را دستگير وتهديد كرده بودند تاموضوع را درجايي نقل نكنند.
هرشب ستاره يي به زمين مي كشند وباز                                              اين آسمان غم زده غرق ستاره هاست
خميني نتوانسته ونخواهد توانست اين شعله را خاموش كند.دورنيست كه انتقام خون تك تك اين شهيدان، اين فرازترين فرزندان وزنان ومردان اين آب وخاك، ازخميني ودژخيمانش گرفته شود. مبادا فكر كنيد كه اين خونها نخواهد جوشيد، مبادافكر كنيد كه خميني مي تواند به سادگي ازروي اينها عبوركند، نه ، هرگز اينطور نيست ...”
اكنون ،پس از27سال كه ازآن جنايت بزرگ ضدبشري مي گذرد ، هنوزكه هنوزاست ابعاد وزواياي بسياري مكتوم وناگفته باقي مانده است كه وظيفه ما ،وتك تك ايرانيان آزاده وميهن پرست ، است كه درراستاي كشف وافشاي آنان بكوشيم. آنچه كه مهم است بايد به خاطر داشته باشيم  تا اين رژيم ضدبشري حاكميت دارد اين قبيل جنايات به عملكرد ماهوي آن ادامه خواهد يافت. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر