۱۳۹۸ مرداد ۹, چهارشنبه

مجاهد شهید احمد رزاقی


مشخصات مجاهد شهید احمد (محسن) رزاقی
محل تولد: تهران
شغل: ديپلم
سن: 26
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1367

مجاهد شهید احمد رزاقی (محسن) در سال 1341در منطقهٴ شمیران شمال تهران، در یک خانواده‌ی روشنفکر بدنیا آمد. پدرش ادیب و شاعر بود، که از این نظر خانوادهّ‌ی آنها مورد احترام مردم منطقه‌ی شمیران قرار داشتند. احمد تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه‌یی واقع در خیابان مقصود بیک گذراند. او یکی از دانش‌آموزان نمونه و ممتاز در همه‌ی رسته‌ها بود.
در سال 1355وارد دبیرستان خوارزمی شماره‌ی1شد. ورود احمد به دبیرستان و هم‌زمانی آن با فضای باز سیاسی در اواخر دیکتاتوری شاه، مسیر زندگی احمد را تغییر داد. احمد در این دوران بود که از طریق برادرانش با آرمانهای سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و به این ترتیب عاشقانه در این مسیر به مجاهدت پرداخت. احمد از کودکی هم‌چون برادر بزرگترش «مهشید» یکی از بهترین فوتبالیست‌های منطقه‌ی شمیران بود. او به‌خاطر مدیریت و همچنین بازی زیبایش کاپیتان تیم فوتبال دبیرستان خوارزمی بود که در مسابقات آموزشگاهی منطقه‌ی شمال تهران همواره در رتبه‌های اول قرار داشت.
احمد پس از پیروزی انقلاب به همراه تنی چند از هواداران سازمان در دبیرستان خوارزمی درارتباط با بخش دانش‌آموزی سازمان، انجمن دانش‌آموزان مسلمان خوارزمی را تأسیس کردند. او توانست بسیاری از دانش‌آموزان دبیرستان را جذب سازمان نماید. احمد به‌دلیل شناخته شدگی در همان روزهای نخست پس از سی خرداد 60در خیابان مورد شناسایی پاسداران کمیته‌ی سعد‌آباد قرار گرفت و دستگیر گردید. او را به سرعت به زندان اوین منتقل کرده و به زیر شکنجه کشاندند اما او قهرمانانه مقاومت کرد و هیچ اطلاعاتی به دشمن نداد.
احمد پس از طی مراحل بازجویی در بی‌دادگاه رژیم آخوندی به 15سال زندان محکوم گردید. او در زندان به یکی از شاخصهای مقاومت و روحیه جنگنده تبدیل شد به‌نحوی که هم‌رزمانش در زندان او را «احمد سرخه» صدا می‌کردند که اشاره‌یی به «سرخ» بودن وی نزد بازجویان و زندانبانان بود. احمد دوران زندان خود را در زندانهای قزلحصار، گوهردشت و اوین گذراند و از معدود کسانی بود که در سال 65به‌صورت علنی از مواضع سازمان دفاع کرد.
به همین دلیل هم همواره او را در زندان تحت فشار قرار می‌دادند. سرانجام احمد قهرمان در مرداد 1367در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در زندان اوین همراه با برادر قهرمانش مهشید رزاقی (حسین) با برافراشتن پرچم «حداکثر تهاجم» بر طناب دار بوسه زد و به‌شهادت رسید.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید مهشید رزاقی


مشخصات مجاهد شهید مهشید رزاقی (حسین)
محل تولد: تهران
شغل: قهرمان فوتبال
سن: 34
تحصیلات: -
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: 1367

سخن ازستاره درخشان دیگری از کهکشان پرفروغ مقاومت ایران، نسل صدهزاران، نسل مسعود انقلاب است. سخن از مجاهد شهید مهشید رزاقی (حسین)، عضو تیم ملی فوتبال امید ایران و باشگاه هماست. مهشید در روز هشتم مرداد ۱۳۶۷، چند روز پس از زهر خوردن خمینی دژخیم، به‌دستور او در زندان گوهردشت کرج، همراه با دهها مجاهد قهرمان دیگر، توسط دژخیمان حلق‌آویزشد و خون پاکش را فدیه راه رهایی خلق و میهنش نمود. 
مهشید در سال ۱۳۳۳، در مقصود‌بیک شمیران به‌دنیا آمد، از سنین نوجوانی و خیلی زود به‌دنبال فوتبال رفت، خصوصیات مردمی، فروتنی و در عین‌حال متانت او در محله و بین دوستانش زبانزد بود. کم‌کم در فوتبال استعداد خود را بارز کرد و به‌باشگاه هما رفت و در آنجا در کنار دوست گرانقدرش مجاهد قهرمان حبیب خبیری، کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران، قرار گرفت. اوج درخشش مهشید در سالهای ۵۶، ۵۷ و ۵۸ بود و در این سالها با شایستگی به‌عضویت تیم فوتبال باشگاه هما و تیم ملی امید ایران در آمد. او علاوه بر فوتبال در والیبال و ورزشهای رزمی نیز تبحر داشت. 
موج انقلاب ضد‌سلطنتی، مهشید را نیز با مقاومت و انقلاب آشنا کرد و با مجاهدین پیوند داد، پیوندی که استواری و خدشه‌ناپذیری ‌آن‌را‌با خون خود مهر کرد. مجاهد قهرمان مهشید رزاقی پس از پیروزی انقلاب بهمن، خیلی زود به‌ماهیت خمینی و اعوان و انصار پلیدش پی برد و همراه با برادرانش از‌جمله مجاهد شهید احمد رزاقی که او نیز از ورزشکاران و فوتبالیست‌های شمیران بود، به‌مجاهدین پیوست و به‌همین خاطر مورد احترام و علاقه مردم از یک سو و آماج خشم و کینه حزب‌اللهی‌ها و عوامل رژیم از سوی دیگر قرار داشت. 
مهشید به‌خاطر فعالیت‌های افشاگرانه و انقلابیش در صفوف هواداران مجاهدین، در سال ۵۹، یعنی پیش از شروع مبارزه مسلحانه دستگیر شد و زیر شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت، اما در برابر فشارها و شکنجه‌ها قهرمانانه مقاومت کرد و حتی از دادن اسم خود نیز امتناع نمود و در زندان تا مدتها او را به‌نام اسماعیل رزاقی می‌شناختند. او ابتدا به‌سال زندان محکوم شد، اما پس از پایان محکومیتش، از آنجا که حاضر به‌پذیرش شرط دژخیمان برای محکوم کردن مجاهدین و رهبری مقاومت نشد، تا آخر و به‌مدت ۸ سال در زندان و در اسارت باقی ماند. یکی از هم‌زنجیران مهشید که اکنون در صفوف رزمندگان آزادی است، خاطره‌ای از استواری و قاطعیت مهشید قهرمان در برابر دژخیمان دارد که خواندنی است. این مجاهد از بند رسته می‌گوید: 
«اردیبهشت سال ۶۴، همه باصطلاح ملی‌کش‌ها را به‌اوین منتقل کردند، من و مهشید هم به‌اتفاق به‌اوین رفتیم، یک روز بعد‌از‌ظهر من و مهشید و چند نفر دیگر را برای باصطلاح برخورد به‌بازجویی صدا زدند، دوره محکومیت ما تمام شده بود و ما منتظر بودیم. ۶ نفر بودیم که رفتیم و در مقابل اتاق بازجویی به‌خط شدیم. بازجو در اتاق را باز گذاشته بود و با صدای بلند با مخاطبین خود صحبت می‌کرد، طوری که صدایش در راهرو می‌پیچید. نوبت به‌مهشید که رسید، بازجو با لحنی فریبه‌کارانه گفت: آقای رزاقی! ورزشکار ملی‌پوش خوشنام در محله! به‌به! بفرمائید! بعد از این تعارفات که ما زندانیان معنی ‌آن‌را‌خوب می‌دانستیم، بازجو شروع به‌صحبت کرد و خطاب به‌مهشید گفت: ما می‌خواهیم تو را آزاد کنیم، اما شرط آزادی تو این است که بروی در مسجد تجریش، که ما مردم را در آن جمع می‌کنیم، سخنرانی کنی و «منافقین» را محکوم کنی! و بگوئی من مهشید رزاقی، فوتبالیست معروف که قبلاًً منافق بوده‌ام، حالا آنها را محکوم می‌کنم، هم‌چنین بایستی ازدواج مسعود و مریم را با صدای بلند محکوم کنی! آیا حاضری؟ مهشید با خنده‌ای تمسخرآمیز جواب داد نخیر! بازجو با تعجب و خشم گفت: تو حاضر نیستی ازدواج آنها را محکوم کنی؟! مهشید باز هم جواب منفی داد. بازجو از خشم عربده می‌کشید و دشنام می‌داد که داری مرا مسخره می‌کنی؟! و باز تکرار کرد: آیا حاضر به‌سخنرانی در مسجد هستی یا نه! و این‌بار هم مهشید با قاطعیت جواب داد: نخیر نیستم‌! و بازجو که از خشم دیوانه شده بود، گفت: پس برو آن قدر بمان تا بپوسی! و مهشید با گردنی افراشته از اتاق بیرون آمد و در کنار ما نشست. مجاهد شهید صمد امامعلی که در جریان عملیات مروارید به‌شهادت رسید و آن روز در میان ما بود، آهسته به‌مهشید گفت: زنده‌باد! خوب توی پوزه‌اش زدی! و همه بچه‌ها فاتحانه خندیدند.» 
مجاهد قهرمان مهشید رزاقی در تمام سالهای زندان از روحیه‌ای بالا و مقاوم برخوردار بود، در زندان گوهردشت او مسئول ورزش جمعی بود و ‌آن‌را‌به‌صورت جالبی که همه زندانیان را به‌شور و نشاط می‌آورد اجرا می‌کرد و همه در آن شرکت می‌کردند. این کار او در بالا بردن روحیه زندانیان بسیار مؤثر بود، به‌نحوی که هر کس در این ورزش جمعی شرکت می‌کرد، از طرف زندانبانان به‌عنوان زندانی مقاوم شناخته میشد.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ مرداد ۸, سه‌شنبه

مجاهد شهید جمشید امینی نیا


مشخصات مجاهد شهید جمشید امینی نیا
محل تولد: تهران
شغل: كارمند كارخانه پارچين
سن: 28
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1367

...اما از هر جنايت، گلوله هايی زاده ميشود
كه روزی بر پيكرتان فرو خواهد نشست
آنجا كه قلبتان قرار دارد.
”پابلو نرودا”



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ مرداد ۷, دوشنبه

فرازهایی از زندگی مجاهد قهرمان علی اصغر یعقوب‌پور


مشخصات مجاهد شهید علی اصغر یعقوب پور
محل تولد: تهران
شهيدان سرافراز اشرف
سن: 47
محل شهادت: شهر اشرف
تاریخ شهادت: 1388

و جاودانگی رازش را 
با تو در میان نهاد
پس به هیأت گنجی درآمدی
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
از این سان دلپذیر کرده است.
نامت سپیده دمی است که بر پیشانی آسمان می‌گذرد
متبرک باد نام تو!

مجاهد قهرمان علی اصغر یعقوب پور بعد از سی سال ره پیمودن در قفای آزادی، سرانجام ستاره وار در کهکشان بی‌انتهای اشرف درخشید و جست و رفت. فرمانده دلیری که راههای پرفراز و نشیب مبارزه برای آزادی را عاشقانه پیمود و در هنگامه‌ای تاریخساز به جاودانه فروغها پیوست. شهادت جانگداز این گوهر بی‌بدیل اشرفی را قبل از هرکس باید به خواهر مریم و به برادر مسعود تسلیت گفت و برای آنها که یکی دیگر از فرزندان آرمانیشان را از دست دادند صبر و شکیبایی مسألت نمود.
اکنون با نگاهی گذرا به زندگی پربار این مجاهد قهرمان، یاد پرفروغش را گرامی می‌داریم: 
علی اصغر در سال ۱۳۴۱ در تهران متولد شد و از همان کودکی طعم تلخ زندگی محنت بار در حاکمیت رژیم ستمشاهی را چشید. سالهای تحصیل او در دبیرستان با شروع قیام ضدسلطنتی مردم ایران همزمان شد و علی اصغر که جوانی پرشور و دردآشنا بود هم‌چون سایر همسالان خود به صفوف قیام پیوست و فعالانه در راهپیماییها و تظاهرات ضدحکومتی شرکت جست. بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، علی اصغر چون پروانه‌یی بی‌قرار در جستجوی نور عدالتخواهی و مردم دوستی بود. تلاشهای او سرانجام به نتیجه رسید و دل بیقرارش در جریان آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران قرار پیدا کرد.
سال ۵۸ بود که علی اصغر تمام‌عیار قدم در مسیر مبارزه سیاسی - افشاگرانه با رژیم ارتجاعی خمینی گذاشت و پس از ۳۰خرداد دیگر یک هدف بیشتر نداشت؛ سرنگونی! 
در سال ۱۳۶۱ بود که برای سومین بار متوالی توسط دژخیمان خمینی دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. او شکنجه‌های پاسداران خمینی را در طول ۱۲ماه بازجویی تاب آورد و در این مدت دوران سخت حبس در بندهای ۲۰۹، بند ۴ و قرنطینه و انفرادی را تجربه کرد. سپس به زندان قزل‌حصار منتقل شد و در تشکیلات زندان مسئولیتهای فرهنگی و صنفی را برعهده گرفت. مجاهد قهرمان علی اصغر یعقوب پور بعد از تحمل ۴سال اسارت در اردیبهشت سال ۱۳۶۵ از زندان آزاد و در دیماه همان سال از کشور خارج و در منطقه مرزی به سازمان پیوست.
هر یک از یاران و همرزمان علی اصغر برای بازگو کردن فرازهای باشکوه زندگی مبارزاتی او و به‌خصوص دوران پایداری ۷ساله، یک سینه سخن دارند. مجاهدی استوار و فرمانده‌یی توانا که در هر پهنه‌یی با سلاح انقلاب خواهر مریم راه باز می‌کرد و پیش می‌رفت. او خود در نامه زیبایی به خواهر مریم راز و رمز پایداری مجاهدین را این‌طور توصیف کرده است: «دنبال بهانه‌یی بودم که چند خطی برای شما بنویسم. راستی برای دیالوگ با شما چه نیازی به بهانه است؟ ما با شما زندگی و حیات پیدا کردیم و از شما تغییر و دگرگونی گرفتیم. چرا ننویسم؟ نمی‌دانم با چه کلمه‌ای می‌توانم میزان دلتنگی خود را بگویم.»
قهرمان مجاهد خلق، شهید علی اصغر یعقوب‌پور که خود یکی از گواهان صدیق پایداری پرشکوه برای پیروزی بود در نامه‌اش به برادر مسعود این‌طور نوشته است: «خواستم یکبار دیگر با تجدید پیمان با خدا و تو و راه انبیاء که به ما نشان دادی، فریاد بزنم، از ارزشهایت دفاع خواهم کرد. تعهداتمان را سفت‌تر و سفت‌تر می‌کنیم و از خدا می‌خواهیم تا در دیدار مجددمان ما را پیش تو روسفید کند، آن‌قدر که بتوانیم با افتخار به چشمهایت نگاه کنیم و از خنده‌هایت شاد شویم و ما هم بخندیم، هرکجا هستی دوستت دارم از اولین ساعتی که تو را در دانشگاه تهران دیدم تا روز آخری که یا در ایران آزاد و یا در خاک اشرف ببینمت یا در همین جا به جاودانه فروغها بپیوندم»
مجاهد قهرمان علی اصغر یعقوب پور در گزارش دیگری که از او باقی مانده‌ این‌طور نوشته: «بار دیگر برای هزارمین بار به انقلابم افتخار می‌کنم و به مجاهد بودنم افتخار می‌کنم و به لباس شرفم افتخارمی‌کنم و به جنگم با خمینی برای آزادی مردم ایران افتخار می‌کنم و به بودنم در اشرف افتخارمی‌کنم و به پذیرش سختیهای این دوران افتخارمی‌کنم و به ‌شهادتم در این راه افتخارمی‌کنم و به آن‌چه هستم افتخارمی‌کنم».
و اکنون ما همرزمان این مجاهد قهرمان خطاب به او می‌گوییم: اصغر جان ما هم به تو افتخار می‌کنیم. به صبر و پایداری پرشکوهت افتخار می‌کنیم. به‌شهادت سرفرازانه‌ات افتخار می‌کنيم.‌
درود بر تو شیرآهن‌کوه مرد اشرفی آن‌گاه که چشم به جهان گشودی، آن‌گاه که مجاهدت در راه آزادی مردم را برگزیدی و آن‌گاه که بعد از تحمل سه هفته درد جانکاه سرفرازانه به‌شهادت رسیدی. 
بدرود فرمانده اصغر، بدرود…

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ مرداد ۵, شنبه

مجاهد شهید محمد سلیمی‌طاری


مشخصات مجاهد شهید محمد سلیمی‌طاری
محل تولد: تهران
شغل: دبير
سن: 33
تحصیلات: دانشجو 
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

محمد سلیمی‌طاری از سال57 با مجاهدین آشنا شد و از سال58 از طریق انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، فعالیت خود را آغاز کرد. در همان سال اقدام به تأسیس انجمن دانشجویان هنرسرای فنی تهران کرد. در تأسیس انجمنهای دانشجویان مسلمان، هوادار مجاهدین نقش فعال داشت و از اعضای شورای آن بود.
در مقطع 30خرداد60 سرشاخهٌ بخش محلات بود که مسئولیت تهیهٌ سلاح و امکانات را به‌عهده داشت.در زمستان سال60 در بخش نظامی غرب تهران فعالیت می‌کرد.او دراین مرحله توانست چند عمل نظامی موفق از جمله مصادرهٌ انقلابی یک بانک و مرکز چپاول رژیم در خیابان بهار تهران را انجام دهد. هم چنین او در اوج پاکبازی داوطلب عملیات انتحاری بر روی لاجوردی دژخیم گردید. 
محمد خود پیگیرانه این طرح را دنبال می‌کرد و کلیه مقدمات آن را فراهم کرد. اما در روز انجام عملیات به علت حاضر نشدن لاجوردی جلاد بر سر قرار عملیات منتفی شد. ‌برای مدتی رابطه‌اش با سازمان قطع شد. تنها از طریق رادیو صدای مجاهد در جریان اخبار سازمان قرار می‌گرفت. با به‌کار بستن رهنمودهای آن توانست رابطه‌اش را دوباره وصل کند و در تیرماه62 راهی منطقه شد.
مجاهد شهید محمد سلیمی‌طاری، کادر ارزنده‌یی بود که همواره پابه‌پای تحولات سازمان به پیش می‌رفت و در مدار جدید و بالاتری مسئولیت می‌پذیرفت. در پرتو انقلاب ایدئولوژیک و پیام رهائیبخش آن، او نیز هم‌چون دیگر مجاهدان پا به عرصهٌ تازه‌یی در نبرد تمام‌عیار با خمینی جلاد گذاشت.اوج شکوفایی او در نبردهای آزادیبخش بود و سرانجام در بلندترین فراز زندگیش در حماسهٌ کبیر فروغ جاویدان به کهکشان جاودانه‌فروغها پیوست.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ مرداد ۲, چهارشنبه

مجاهد شهید اعظم علی آقایی


مشخصات مجاهد شهید اعظم علی آقایی
محل تولد: تهران
شغل: فوق ديپلم
سن: 35
تحصیلات: فوق دیپلم
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

اعظم علی‌آقایی از سال۵۷ بامجاهدین آشنا شد و در جنبش ملی مجاهدین در تهران در بخش حفاظت شروع به کار کرد. ‌سپس در بخش کارمندی و معلمان مسئول پخش و توزیع نشریهٌ مجاهد بود. ‌ 
سال۶۱ از کشور خارج شد و تا سال۶۴ در قسمتهای مختلف تشکیلات سازمان در خارج کشور به فعالیت پرداخت. سال۶۴ به منطقه اعزام شد. با تشکیل ارتش آزادیبخش و ورود به تیپهای رزمی، قدم به مرحلهٌ جدیدی گذاشت.
در فروغ جاویدان با عزمی جزم به میدان نبرد شتافت و با صبر و استقامت خود، صلابت و استواری زن انقلابی مجاهد خلق را نشان داد و در اوج شرف و افتخار به‌شهادت رسید. به‌گفتهٌ یکی از همرزمانش: «او در سه‌راه ملاوی پایش گلوله خورد. با این وجود به رزم و نبردش ادامه داد ‌با هم تا پای یال چهارزبر رفتیم و به بچه‌های بالای یال مهمات می‌رساندیم. ‌اما روز پنجشنبه بعد از یک حملهٌ هوایی، ترکش راکت به پهلوی اعظم اصابت کرد و به‌شهادت رسید ». ‌ 
«…‌اگر لیاقت داشته باشم، در رکاب مسعود و مریم شهید می‌شوم یا این‌که تا آزادی و رهایی ایران از چنگال خمینی ضدبشر به مبارزه ادامه می دهم. من هیچ‌گاه نتوانسته‌ام لحظه‌یی فکر کنم که در این سازمان نباشم. ‌زیرا می‌دانم که زندگی بدون سازمان معنا و مفهومی ندارد و انسانی هستم پوچ و مرده‌یی متحرک…». تقاضانامه ‌ـ‌ ۱۲فروردین۶۵

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ مرداد ۱, سه‌شنبه

درگذشت خواهر مجاهد خدیجه محمدی


خواهر مجاهد خدیجه محمدی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران که از یک ماه پیش در بیمارستان در آلبانی بستری بود، درگذشت و به یاران شهید و صدیق خود پیوست. پیکر وی به‌ درخواست پسرانش که مقیم کانادا هستند، برای خاکسپاری فردا (اول مرداد) به ونکوور منتقل می‌شود. به قرار اطلاع موافقتها و هماهنگی‌های اداری به این منظور در آلبانی و کانادا به‌عمل آمده است.

مجاهد صدیق خدیجه محمدی متولد ۱۳۳۲ در جریان انقلاب ضدسلطنتی هنگامی که ۲۵سال داشت، با آرمان مجاهدین آشنا شد. وی که در سالهای پس از انقلاب در کانادا سکونت داشت، به‌عنوان یکی از مسئولان تشکل هواداران مجاهدین در این کشور، با تمام توان مسئولیتهای خود را پیش می‌برد و در کارزارهای مختلف مقاومت علیه رژیم ضدبشری آخوندی، نقش به‌سزایی داشت. همرزمان و مسئولانش او را مجاهدی خستگی‌ناپذیر می‌دانستند که در انجام تعهداتش سر از پا نمی‌شناسد. وی نوشته بود: «با تعظیم به یاران جاودانه و شهیدم در اشرف و لیبرتی و در زندانهای خمینی، مرام من مجاهد ماندن و مجاهد مردن و مشی من سرنگونی است».

مجاهد صدیق خدیجه محمدی نمونه الهام بخشی برای همه زنان آزادهٔ ایرانی است که در مبارزه و مجاهدت خود در برابر دشمن ضدبشری برای یک ایران آزاد هیچ سد و مانعی نمی‌شناسند و به فدای خود و خانمان و عزیزان قیام می‌کنند تا فردای بهتری را برای همه کودکان و همه زندگیهای پرپر شده در ایلغار آخوندها به ارمغان بیاورند.

به خانم مریم رجوی، به مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران خانم زهرا مریخی، به شورای مرکزی سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و به دوستان و بستگان خدیجه صدیق تسلیت می‌گوییم.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۲۷, پنجشنبه

مجاهد شهید علی عزیزی


مشخصات مجاهد شهید علی عزیزی
محل تولد: تهران
شغل: سرباز وظيفه
سن: 26
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

علی عزیزی از هنگام انقلاب ضدسلطنتی به‌طور فعال وارد مبارزه شد. در شهریور60 دستگیر و به دو سال زندان محکوم‌شد. در زندان با مجاهدین بیشتر آشنا شد و به حمایت از آنها برخاست. دژخیمان به‌خاطر حمایتش از مجاهدین، حبس اضافی به او دادند و سرانجام در خرداد64 از زندان آزاد شد. 
دورهٌ زندان برای علی بسیار تعیین‌کننده بود و از همان‌جا بود که تصمیم گرفت به‌محض خلاصی از زندان به مجاهدین بپیوندد. در تلاش برای وصل به سازمان بود که در شهریور 64 در یک نقطهٌ مرزی دستگیر شد. بعد از سه ماه او را برای سربازی به ‌پادگان عجب‌شیر فرستادند. از آن‌جا فرار کرد. دوباره در تهران دستگیر شد و به کرمان اعزام گشت ‌و از آن‌جا او را روانهٌ جبهه‌های جنگ ضدمیهنی کردند. علی بهترین فرصت نصیبش شد. از مرز فکه فرار کرد و با اعلام پناهندگی، به کمپ حله در عراق منتقل شد. سرانجام علی قهرمان موفق شد در روز 20تیر66 به ارتش آزادیبخش راه یابد و آرزوی دیرینه‌اش را محقق سازد. 
او در سه عملیات شرکت کرد و از‌جمله در عملیات آفتاب در موضع سرتیم بود. اوج رزم‌آوریش در عملیات فروغ جاویدان، جایی که بی‌امان و با خشمی مقدس بر دشمن یورش می‌برد، بارز گشت و سرانجام در یکی از همین درگیریها خون پاکش بر ‌زمین ریخت و به کهکشان جاودانه‌فروغهای آزادی پر کشید.
«…‌سلاح به دست گرفته و… می‌خواهم… تا آخر این راه مقدس سرفراز و استوار به پیش بروم و آن‌چنان‌که شایستهٌ یک عنصر موحد مجاهد خلق است، در صحنهٌ رزم با دشمنان خدا و خلق که سد راه تکامل انسانها هستند از هر تلاش و کوششی فروگذار نکنم و جان ناچیزم را فدیهٌ نجات ستم‌کشیدگان و استثمارشدگان قرار دهم…».وصیت‌نامه ‌ـ‌ سال66

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۲۰, پنجشنبه

مجاهد شهید شهناز بهزادی


مشخصات مجاهد شهید شهناز بهزادی
محل تولد: تهران
شغل: معلم ، زبان دان
سن: 35
تحصیلات: فوق لیسانس انگلیسی
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

شهناز بهزادی در سال 1358 با سازمان ماجهدین آشنا شد و از همان زمان به فعالیت پرداخت. او مدتی در انجمن معلمان فعالیت می کرد و سپس به بخش کارمندی منتقل شد.
پس از شروع مقاومت مسلحانه به فعالیت خود ادامه داد. خواهر کوچکترش، مجاهد شهید شیدا بهزادی، در همان زمان دستگیر شد و در آذرماه 60 توسط دژخیمان خمینی به جوخه تیرباران سپرده شد. در سال 61 شهناز برای وصل ارتباط با سازمان از ایران خارج شد. مدتی در اسپانیا در ارتباط با تشکل هواداران مجاهدین، مسئولیتهای مختلفی را به عهده گرفت. در سال 65 به منطقه مرزی انتقال یافت
با تشکیل ارتش آزادیبخش وارد یکانهای رزمی شد و برای شرکت در نبرد رودررو با دژخیمان خمینی سر از پا نمی شناخت. پیش از این در وصیت نامه اش نوشته بود:
«... وقتی یاد بدنهای زخم خورده و شکنجه شده خواهران و برادران می افتم و وقتی به یاد دریایی از خون بهترین فرزندان خلق که به دست این دژخیم به خاک و خون کشیده شده اند می افتم... حس می کنم آن آتشی که در دل «اشرف» در روزهای آخر شهادتش شعله ور شده بود، در دل من نیز زبانه می کشد...». وصیت نامه - 4فروردین 67
این «آتش شعله ور» در وجود شهناز، او را در صحنه نبرد فروغ جاویدان به رزمنده ای بی باک و پرشور تبدیل کرده بود. روز پنجشنبه، در چهارمین روز از نبردهای فروغ، شهناز دلیر پس از رزمی قهرمانانه در حوالی شهر اسلام آباد به شهادت رسید و خاک میهن را با خون خود رنگین ساخت.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید


۱۳۹۸ تیر ۱۹, چهارشنبه

مجاهد شهید علیرضا اللهیاری


مشخصات مجاهد شهید علیرضا اللهیاری
محل تولد: کرج
سن: 24
تحصیلات: ديپلم
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: 1367

متاسفانه از اين شهيد  قهرمان عکس، خاطرات و زندگینامه نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را مي‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۱۷, دوشنبه

مجاهد شهید شاهین بهرامی


مشخصات مجاهد شهید شاهین بهرامی
محل تولد: تهران
تحصیلات: ديپلم
سن: 21
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

شاهین بهرامی پس از پیروزی قیام ضدسلطنتی با مجاهدین آشنا شد. در فاز نظامی با هسته های مقاومت مجاهدین ارتباط برقرار کرد. در همین رابطه دستگیر شد و به مدت چند ماه در اسارت دژخیمان خمینی بود. سال 65 در سوئد در ارتباط با انجمن دانشجویان مسلمان سوئد قرار گرفت. به دنبال تقاضا برای پیوستن به صفوف رزمندگان مجاهد به منطقه مرزی اعزام شد. سرانجام در حماسه کبیر فروغ جاویدان دلاورانه جنگید و قهرمانانه به شهادت رسید.
او در وصیت نامه اش در روز 10خرداد 66 نوشت:
«هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
... این جانب شاهین بهرامی با آگاهی تمام به راه سرخ حسینی پا گذاشتم و افتخار می کنم که در این مسیر هم سنگر با مجاهدین، با مسعود و مریم، خون خود را برای زنده نگاه داشتن آرمانم که همانا جامعه بی طبقه توحیدی است فدا کنم. ایمان و ایقان دارم که هر قطره خونی که از ما بر زمین ریخته شود، در رگان تاریخ به غلیان درخواهد آمد تا بنیاد ظلم و ستم و استثمار را از ریشه برکند.
پدر و مادر عزیزم،
پرنیان جان و پرستو جان،
به خدا قسم در تمام مدت حتی یک لحظه از یادم دور نمی شوید. اما مگر اشک و آه شما را می توانم از ناله دیگر پدران، مادران، خواهران و برادرانم، از ناله فرزندان یتیمی که هیچ پناهی جز خدا ندارند، جدا کنم و جدا بدانم؟ در آخرین لحظات از شما می خواهم که اصلا برایم گریه نکنید و سربلند باشید، چرا که از لحظه مرگم شما هزاران شاهین خواهید داشت».

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۱۵, شنبه

مجاهد شهید علی بابایی


مشخصات مجاهد شهید علی بابایی
محل تولد: -
شغل: استوار پليس
سن: 31
تحصیلات: -
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: 1367


متاسفانه از اين شهيد  قهرمان اطلاعات تکمیلی و عکس نداريم بنابراين از هموطنانى كه اين قهرمان خلق را مي‌شناسند درخواست داريم اطلاعات خود را به آدرس aida.nikjo@gmail.com براى ما ارسال كنند.



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید سیدمحمد اعتضاد شیرازی


مشخصات مجاهد شهید سیدمحمد اعتضاد شیرازی
محل تولد: شهر ری
تحصیلات: ديپلم
سن: 22
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1360

مجاهد شهید سیدمحمد اعتضاد در 14تیر 1360 به شهادت رسید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۱۴, جمعه

مجاهد شهید سپیده آریان نژاد


مشخصات مجاهد شهید سپیده آریان نژاد
محل تولد:‌ تهران
تحصیلات: دانشجوی مدیریت - آمریکا
سن: ۲۳
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت:‌ ۱۳۶۷

سپیده آریان نژاد در یک خانواده مرفه در تهران متولد شد. در سال ۶۲ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در آمریکا با انجمن هواداران سازمان ارتباط برقرار کرد. زندگی مرفه و دنیای پر زرق و برق محیط زندگیش نتوانست او را نسبت به سرنوشت مردمش و جنایتهای خمینی بی تفاوت کند.
در اواخر پاییز سال ۶۶، مقاومت هموطنانش در جریان اعتصاب غذا علیه اخراج پناهندگان ایرانی به گابن، او را به کلی دگرگون کرد و به جمع آنان کشاند:
«... به خاطر حرکت ضدانقلابی ... مبنی بر اخراج ۱۴تن آوارگان ایرانی مخالف رژیم ضدبشری خمینی، و بخاطر نشان دادن همبستگی با فریاد حق طلبانه شان، آمادگی خودم را برای عملیات انتحاری (خودسوزی) اعلام می کنم... ۲۴آذر ۱۳۶۶».
از این پس، سپیده دلیر به طور تمام عیار زندگیش را وقف مبارزه کرد و مصرانه خواستار شرکت در صفوف جبهه مقدم نبرد شد:
«... بعد از ۳۰روز اعتصاب غذا، که هر لحظه آن، برایم دلیلی دیگر برای ایمان و ایقان به آرمان توحیدی سازمان بود و بار ایدئولوژیکی که تک تک لحظه های آن برایم داشت، از تمامی مسئولان انجمن درخواست می کنم که تقاضایم را برای اعزام به منطقه بپذیریند...». تقاضانامه - ۲۹دی ۶۶
سرانجام در فروردین سال ۶۷ به منطقه اعزام شد و وارد تیپ رزمی زنان گردید.
در عملیات چلچراغ شرکت کرد و دلاورانه جنگید و فروغ جاویدان در نبردی حماسی قهرمانانه به شهادت رسید.
پیکر پاکش در خاکپای سرور شهیدان حسین بن علی (ع) در کربلا به خاک سپرده شد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۱۲, چهارشنبه

مجاهد شهید میترا آریافر


مشخصات مجاهد شهید میترا آریافر
محل تولد: تهران
تحصیلات: لیسانس تکنولوژی شیمی
سن: ۲۷
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۷

میترا در سال ۶۰ با آرمانهای مجاهدین آشنا شد. در مرداد ۶۴ در ارتباط با سازمان قرار گرفت. در پاییز ۶۶ طی یک توطئه مشترک میان رژیم خمینی و دولت دست راستی وقت فرانسه، شماری از پناهندگان ایرانی از جمله میترا از سوی پلیس فرانسه دستگیر و به کشور آفریقایی گابن اخراج شدند. پناهندگان اخراج شده و شمار کثیری از ایرانیان آزاده و هواداران مقاومت در گابن و فرانسه و چند کشور دیگر برای مقابله با این  توطئه کثیف رژیم آخوندی دست به یک اعتصای غذای نامحدود زدند. میترا که در این اعتراض و مقاومت جانانه شرکت داشت، مانند دیگر یارانش تا به آخر ایستادگی کرد. به یمن همین مقاومتها بودکه این توطئه در هم شکسته شد و پناهندگان و مقاومت ایران به یک پیروزی بزرگ علیه رژیم خمینی دست یافتند.
میترا از پناهندگان اخراج شده ای بود که به پاریس بازگشت. او که سرفرازانه از این آزمایش بیرون آمد، جایش را در صفوف ارتش آزادیبخش می دید و برای پیوستن به آن مصرانه درخواست کرد. سرانجام قبل از فروغ جاویدان توانست به صفوف ارتش آزادیبخش بپیوندد.
از برجسته ترین ویژگیهای میترا انگیزه های بالا و صداقتش بود که توجه اطرافیانش را جلب می کرد. طی دوران کوتاهی که در ارتش آزادیبخش بود، با شور و انگیزه های انقلابی، خود را برای به دوش کشیدن مسئولیتهای مهمتر آماده کرد. میترا با تمام عشقی که به زیباییهای زندگی داشت، در حمایه فروغ جاویدان، جانش را فدیه رهایی و بهروزی خلق و میهنش نمود و در کهکشان شهیدان آزادی ایران جاودانه شد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید طاهره فریبرز


مشخصات مجاهد شهید طاهره فریبرز
محل تولد: تهران
تحصیلات: ديپلم
سن: 32
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

طاهرهٌ فریبرز در دیماه سال۶۶ به‌خاطر جهنم اختناق خمینی، از ایران خارج شد و همراه با خانواده‌ و فرزندش به ایتالیا رفت و با انجمن دانشجویان مسلمان ایتالیا ارتباط برقرار کرد. کینهٌ عمیقی از خمینی و پاسداران رذل او به دل داشت. با شنیدن خبر سلسله عملیات پیروزمند ارتش آزادیبخش درنگ نکرد و در بهار۶۷ خواهان پیوستن به ارتش آزادیبخش شد. ارتشی که از آن با عنوان «یگانه ارتش ملی و مردمی دنیا که از رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارز ایران تشکیل شده، ارتش صلح و رهایی و پیام‌آور آزادی و استقلال و شادی» نام می‌برد. در تقاضانامه‌اش نوشته بود: «من با عشقی که به سازمان دارم و با آگاهی کامل به راه سازمان که راه خدا و خلق می‌باشد و ایدئولوژی که متکی به ایدئولوژی رهائیبخش و توحیدی اسلام انقلابی است. و با ننگ و نفرت صدچندان از آن‌چه خمینی دجال به‌نام اسلام آورده و آگاهی و عشق به سازمان و رهبری انقلاب و ایمان به مبارزهٌ مسلحانه… و برای آزادی هر‌چه سریعتر خلق اسیر در چنگال خونخوار خمینی و ایادیش و آبادی ایران درخواست رفتن به منطقه را می‌نمایم». تقاضانامه ‌ـ‌ ۲۹اردیبهشت۶۷ طاهره با چنین عزم جزمی قدم به میدان نهاد و موفق شد در بزرگترین حماسهٌ تاریخ میهنمان بجنگد. او در این نبرد، صحنه‌هایی از دلاوری و جسارت آفرید و با کینهٌ مقدسش به پاسداران یورش می‌برد و پس از چند روز رزم مداوم، چهره در خون کشید و به کهکشان جاودانه‌فروغها پیوست.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ تیر ۱۱, سه‌شنبه

مجاهد شهید اکبر آزموده


مشخصات مجاهد شهید اکبر آزموده
محل تولد: تهران
تحصیلات: دیپلم
سن: 20
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

اکبر آزموده در خانواده نسبتا محرومی در یکی از محلات جنوب شرقی تهران به دنیا آمد و دوران کودکی را با سختیها و رنجهای ناشی از فقر گذراند. در دوران تحصیل از شاگردان ممتاز مدرسه بود. در سالهای آخر تحصیل، فعالیتهای تبلیغی خود را در افشای رژیم خمینی در میان دانش آموزان شروع کرد. چند بار توسط عوامل مزدور رژیم به وی اخطار شد که دست از فعالیتهای خود بردارد.
در مهرماه 66 یکی از برادرانش برای پیوستن به ارتش آزادیبخش به منطقه رفت و این حرکت تاثیر بسیار زیادی روی او گذاشت. به گفته خودش، پس از آن دیگر فهمید که برای نجات خلق باید از جان گذشت. به همین خاطر در فروردین ماه 67 به اتفاق دو برادر دیگرش جهت پیوستن به ارتش آزادیبخش از کشور خارج شد و پس از وصل به سازمان، راهی منطقه گردید.
روحیه وی در کسب آموزشها بسیار بالا بود. زمانی که سلاح به دست می گرفت، با دقت و وسواس خاصی تلاش می کرد که به بهترین نحو از آن استفاده کند. او همیشه به فکر رهایی مردمش از چنگال دشمن بود و می گفت با این سلاحها باید انتقام خلق را از مزدوران گرفت.
با همین کینه مقدس و انقلابی و با عشق عمیقی که به رهایی مردمش داشت، پس از اطلاع از عملیات فروغ جاویدان، برای شرکت در عملیات روزشماری می کرد. او در آماده سازیها خستگی نمی شناخت و سراپا شور و اشتیاق بود.
سرانجام اکبر در نبرد فروغ جاویدان قهرمانانه به میدان شتافت و خون پاکش را فدیه راه آزادی خلق محبوبش نمود.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید عبدالله نوروزی


مشخصات مجاهد شهید عبدالله نوروزی
محل تولد: تهران
شغل: -
سن: 28
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: مهران
تاریخ شهادت: 1367

مجاهد شهید عبدالله نوروزی در عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران به شهادت رسید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید