۱۳۹۸ خرداد ۲, پنجشنبه

مجاهد شهید حسین قاسمی زاده کردی نژاد


مشخصات مجاهد شهید حسین قاسمی زاده کردی نژاد
محل تولد: تهران
تحصیلات: دانشجو
سن: 22
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

حسین قاسمی از سال۵۸ با مجاهدین آشنا شد و تا سال۶۰ در توزیع نشریه و کارهای تبلیغی فعال بود. پس از آن از طریق رادیو مجاهد در جریان فعالیتهای سازمان قرار داشت. 
با اوجگیری عملیات ارتش آزادیبخش، حسین قاطعانه تصمیم گرفت به وظیفهٌ ملی و میهنی خود قیام کند و خود را به قرارگاههای ارتش آزادی رساند. او می‌گفت: «طی این سالها همواره احساس خلأ‌ و کمبود می‌کردم. گم‌شده‌یی داشتم که هیچ چیز نمی‌توانست جای آن را برایم پر کند. هر بار که به صدای مجاهد گوش می‌کردم، چیزی از درونم به من نهیب می‌زد که نباید درنگ کنم. بالاخره تصمیم گرفتم همهٌ مشکلات و موانع را کنار بزنم و خودم را به سازمان و خط مقدم نبرد برسانم. از موقع شهادت برادرم، حسن در سال۶۰، می‌دانستم جای خالی او را هم باید پر کنم…». 
بالاخره حسین تیرماه۶۷ خود را به قرارگاههای ارتش آزادیبخش رساند. او طی چندین رشته درگیری جسورانه می‌جنگید و انبوهی از مزدوران را از پای درآورد. در یکی از نبردها قهرمانانه به شهادت رسید و خون پاکش را نثار آزادی خلق و میهن کرد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

مجاهد شهید یدالله ارزانی


مشخصات مجاهد شهید یدالله ارزانی
محل تولد: تهران
شغل: کارمند بيمه اجتماعی
سن: 29
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

یدالله ارزانی اواخر سال 58 از طریق خواندن نشریه مجاهد، اعلامیه و کتابهای سازمان، با مجاهدین آشنا شد. در این دوران در فعالیتهای تبلیغی شرکت داشت و در محل کارش اطلاعیه، تراکت و نشریه مجاهد پخش می کرد. در تظاهرات 7اردیبهشت مادران در تهران و نیز در تظاهرات تاریخی 30خرداد فعالانه شرکت داشت.
با شروع مبارزه مسلحانه، همراه با یک تیم 4نفره به پشتیبانی و تدارکات رسانی به واحدهای نظامی و تیمهای عملیاتی پرداخت. جمع آوری و رساندن کمکهای مالی و جنسی، تهیه پایگاه، سلاح و مهمات از جمله این فعالیتها بود.
مجاهد شهید یدالله ارزانی در اواخر سال 63 از ایران خارج شد و چند ماه بعد توانست در منطقه مرزی به رزمندگان بپیوندد. او در همان اولین ارتباطش با سازمان در تاریخ 20مهر 1364 نوشت:
«... حاضرم تا آخرین قطره خونم را در راه سازمان و برقراری جامعه بی طبقه توحیدی فدا کنم. امیدوارم با سعی و کوشش خودم بتوانم بعد از طی مراحلی در ارتباط با سازمان قرار گرفته و دین خود را نسبت به خدا و خلق به بهترین شکل ادا نمایم...».
پس از اعلام عملیات فروغ جاویدان، یدالله با توشه ای پربار از تجارب انقلابی و تشکیلاتی، خود را برای شرکت در این نبرد حماسی آماده کرد. مشتاقانه به میدان شتافت و در خلق حماسه تاریخی فروغ جاویدان سهیم شد. در جریان یکی از نبردها قهرمانانه به شهادت رسید و نام و یادش در آرم خونرنگ مجاهدین جاودانه شد.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید ابراهیم آبسالان


مشخصات مجاهد شهید ابراهیم آبسالان
محل تولد: لواسان
شغل: مکانيک
سن: 23
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

ابراهیم آبسالان در سال 58 به صفوف هواداران مجاهدین پیوست و تا سال 60 به فعالیتهای تبلیغی و سیاسی در هواداری از سازمان پرداخت.
در سال 60، که 16سال بیشتر نداشت، به جرم هواداری از مجاهدین دستگیر شد و تا سال 65 در اسارت به سر برد.
بعد از رهایی از زندان تا سال 67 موفق به برقراری ارتباط مستقیم با سازمان نشد. اما اوایل سال 67 موافق شد از ایران خارج شود و خود را به منطقه مرزی برساند. او که پس از سالها دوری از سازمانش تازه به آن دست یافته بود، دیگر قدر لحظه ها را می دانست و از هیچ فرصتی برای یادگیری غافل نمی شد. بی صبرانه خواستار شرکت در عملیات بود. برای اولین بار در عملیات چلچراغ شرکت کرد. در آن عملیات او در واحد ادوات بود. حین عملیات با شلیک هر گلوله خمپاره به سوی مواضع دشمن، شادی خود را از این که بالاخره توانسته در نبرد رودررو با مزدوران خمینی شرکت کند، ابراز می کرد. انگیزه های قوی مبارزاتی، مسئولیت پذیری و فروتنی او، در مدت کوتاهی که در میان همرزمانش زندگی می کرد بسیار چشمگیر بود.
تقدیر چنین بود که ابراهیم پس از چندین سال پایداری و مقاومت در شکنجه گاههای خمینی، بالاترین فراز زندگی خود را در حماسه کبیر فروغ جاویدان رقم زند و در زمره ستارگان پرفروغ آن در آید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

مجاهد شهید حسن ناظم زاده


مشخصات مجاهد شهید حسن (فرزین) ناظم زاده
محل تولد: تهران
تحصیلات: هنرجو هنرهای زيبا
سن: 24
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1361

🔹در مشایعت آزادی چندان شتاب مکن
که نوباوگان عاشق از گهواره های انتظار
دیریست جسته اند
و حقارت درفش و دار را فاتحانه لبخند می زنند

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

مجاهد شهید مصطفی پورتقی آیت کندی


مشخصات مجاهد شهید مصطفی پورتقی آیت کندی
محل تولد: تهران
تحصیلات: ديپلم
سن: -
محل شهادت: کرج
تاریخ شهادت: 1364

بر سينه ات نشست
زخم عميق کاری دشمن
اما
ای سرو ايستاده، نيفتادى
اين رسم توست که ايستاده بميری

مصطفی سومین شهید از خانواده مجاهد پرور پورتقی می باشد. دو برادر مجاهد او احمد و محمود پورتقی نیز در کهکشان شهیدان راه آزادی ایران هستند. 

درود براین مجاهدان پاکباز

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید سید مصطفی ایگه ای


مشخصات مجاهد شهید سید مصطفی ایگه ای
محل تولد: تهران
شغل:
سن: 30
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1367

ای رهگذر تاریخ باری سفری کن هان
بر تربت ما بنشین بر ما نظری کن هان
یک ره زره ظلم منزل به بر ماکن
در سوز دل مابین کاین خلق شده بریان



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۰, جمعه

مجاهد شهید محمد صادق ادیب مرادی لنگرودی


مشخصات مجاهد شهید محمد صادق ادیب مرادی لنگرودی
محل تولد: تهران
شغل: قهرمان ورزشي
سن: 24
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1362

🌹در مشایعت آزادی چندان شتاب مکن
🌹که نوباوگان عاشق از گهواره های انتظار
🌹دیریست جسته اند
🌹و حقارت درفش و دار را فاتحانه لبخند می زنند

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

مجاهد شهید علی کاظمی مجدآبادی


مشخصات مجاهد شهید علی کاظمی مجدآبادی
محل تولد: تهران
شغل: -
سن: 30
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: -
تاریخ شهادت: 1372

🌹مرا عهدیست با جانان
🌹که تا جان در بدن دارم
🌹هواداران کویش را
🌹چو جان خویشتن دارم

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

مجاهد شهید افشار وزیری


مشخصات مجاهد شهید افشار وزیری
محل تولد: تهران
شغل: -
سن: 19
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: کرمانشاه
تاریخ شهادت: 1367

افشار وزیری در ملأ‌ هواداران مجاهدین بزرگ شد. به همین خاطر پس از شروع مقاومت مسلحانه در سال۶۰، فشارهای زیادی از سوی مزدوران رژیم روی خانوادهٌ آنها وارد می‌آمد. با گوش کردن به صدای مجاهد اخبار مقاومت را دنبال می‌نمود. 
در شهریور سال۶۶ توانست از کشور خارج شود. بلافاصله با مجاهدین ارتباط برقرار کرد و خواستار رفتن به منطقهٌ مرزی و پیوستن به ارتش آزادیبخش شد. 
«…‌در کمال آگاهی درخواست رفتن به منطقه و پیوستن به ارتش آزادیبخش را دارم تا سلاح به‌دست بگیرم و در خط مقدم جبهه بجنگم و با نثار کردن جان خود و نثار خون خود پیروزی را به ملت خود هدیه کنم و برای خلق خدا بجنگم و تا در این نبرد کشته (یا پیروز) نشوم، حاضر نمی‌شوم که در راه آزادی خلق خدا از بند و زنجیر، از پای بنشینم». تقاضانامه ‌ـ‌ ۸مهر۶۶ 
افشار می‌گفت می‌خواهم «تمامی وجود خود را در مسیر مجاهدین فدا کنم». او با چنین انگیزه‌یی سترگ و روحیه‌یی پرشور، خود را به عملیات فروغ جاویدان رساند. دربارهٌ رزم‌آوری افشار در صحنه‌های فروغ جاویدان، یکی از همرزمان او گفت: «افشار، شاداب و پرشور در چندین رشته درگیری شرکت کرد و به‌طور خستگی‌ناپذیر می‌جنگید. خیلی جسور و شجاع بود و بارها به مزدوران یورش برد و تعدادی از آنها را به‌هلاکت رساند…». سرانجام افشار قهرمان در قلهٌ حماسه‌هایش، خون خود را فدیهٌ رهایی خلق و میهنش کرد و به کهکشان جاودانه‌فروغها پر کشید.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۴, شنبه

مجاهد شهید منصوره مصلحی


مشخصات مجاهد شهید منصوره مصلحی
محل تولد: تهران
تحصیلات: دانشجو
سن: 27
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1367

مریم رجوی: در حاکمیت آخوندها، ناله‌های بسیاری در گلوها شکسته شده، خون‌های بسیاری ریخته شده و حق‌های بی‌شماری پایمال شده است.
حالا زمان دادخواهی است، یعنی زمان احیای همه آن خون‌ها و حق‌ها و البته بالاترین حق، که حق آزادی و حق حاکمیت مردم ایران است. 



با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

مجاهد شهید زکیه محدث


مشخصات مجاهد شهید زکیه محدث (جلال زاده)
محل تولد: تهران
شغل: -
سن: 24
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1361

خاطره‌ای از برادر شهید (محمدرضا محدث):
روز 12اردیبهشت من و مهرداد هادی بعلاوه مادر شهید حسن پورقاضیان دریک پایگاه در شمس آباد تهران بودیم.
خبر شهادت بچه ها را اول بار در اخبار ساعت 14همان روز از رادیو شنیدم.
بعد اخبار تلویزیون را در ساعت 20 دیدیم.
دویا سه روز بعد شهید مسلم – محمد معصومی- که آن موقع مسول ما بود به پایگاه ما آمد و بعد از احوالپرسی و روبوسی گفت دنبال اخبار تکمیلی از واقعه هستیم و برو یک تماس با خانه تان بگیر و کسب اخبار کن.
من ازیک تلفن عمومی تماس گرفتم که مادرم گوشی را برداشت.
گفت: حوالی ظهر زکیه با خانه تماس گرفت. سر و صدای تیراندازی از توی گوشی می‌آمد. وقتی پرسیدم چه خبر است گفته به پایگاه ما حمله شد و الان در محاصره هستیم. سریع یک قلم و کاغذ بیاور...
مادرم قلم و کاغذ آورد و زکیه گفت این اسامی را که می‌گویم بنویس.... اینها در این پایگاه بوده اند و شهید شدند. این اسامی را حتما یک طوری به سازمان برسانید. بعد اسامی شهدا را گفته (که الان من یادم نیست چند تا بوده. مادرم گفت ولی من یادم نمانده) بعد هم وقتی همه را گفت، در آخر اسم خودش هم اضافه کرد و گفت من هم آخرین نفر لیست هستم. بعد هم خداحافظی کرده و گوشی را قطع کرد.
بعد از چند دقیقه پاسداران به خانه‌مان هجوم آوردند و مادرم و یک برادر کوچکترم را که در خانه بود بردند.
زمان ورود به خانه هم اول با رگبار مسلسل و... شیشه ها و... را شکستند و مادر و برادرم را که تنها ساکنین خانه بودند بردند.
در موقع تماس من، برادرم هنوز در اوین بود و مادرم تازه  (فکر می‌کنم همان روز صبح)  از اوین آزاد شده بود.
روحیه مادرم خیلی خوب بود. خودم فکر می‌کردم بخاطر این موضوع درهم شکسته باشد ولی اینطور نبود و محکم بنظر می رسید. پشت تلفن چیز بیشتری نگفت. تلفن هم نمی‌خواستم زیاد طول بکشد چون از همان اطراف خانه تیمی مان زنگ زده بودم و با وضعیتی که گفت متوجه شدم که قطعا تلفن خانه زیر شنود است و موقعیت پایگاه ما هم لو خواهد رفت. خداحافظی کردم.... .
در تیرماه سال 62یعنی بیش از یک سال بعد از واقعه با یک ترکیب عادیساز به ارومیه و بعد به منطقه آمدم.
ترکیب عادیساز از جمله مادرم بود.که بطور حضوری دو سه روز با او بودم و بطور مفصل ماجرا را برایم تعریف کرد.
ازش پرسیدم شکنجه ات هم کردند؟ گفت نه، فقط چند تا سیلی زدند و... و بیشتر فحاشی هایشان خیلی اذیتم می‌کرد. خیلی بی حرمتی می کردند.
او را در یک سلول تکی انداخته بودند و می‌گفت یک بچه دو سه ساله هم بهش داده بودند که نگه دارد و نفهمیده بود که این بچه کیست؟ یکی دو روزی که در زندان بود این بچه هم پیشش بود.
در زندان او را برای شناسایی اجساد شهدا برده بودند. زکیه صورتش متلاشی شده بود و قابل شناسایی نبود. او را در اتاقی که برای شناسایی برده بودند جسد چند شهید بوده که  همه را دیده بوده و زکیه نبوده است. جسدی که صورتش متلاشی شده بود را دیده بود و از علایم دیگر جسمی در نقاط دیگر بدن مطمئن شد زکیه است.
بعد برای مراسمی که برای زکیه گرفته بودند مادرم لباس سرخ پوشیده بود. خودش این را به من نگفت. برادرم گفت هرکدام از اقوام و  فامیل که می‌آمدند تعجب کرده بودند که او چرا لباس سرخ پوشیده است و مادرم می گفته که برای شهید نباید لباس سیاه پوشید...
شهادت زکیه درمجموع خانواده مان را قطب بندی کرده بود. مادرم می‌گفت برای مراسم شهادتش اقوام و فامیلهای آنچنان دوری که سالها بود ازشان خبر نداشتیم آمده بودند و خیلی گرم و نزدیک تنظیم کردند و بسیاری از فامیل های نزدیک که گرایش رژیمی داشتند (از جمله خاله‌ام و برخی دختر خاله هایم که خیلی نزدیک بودند) نیامدند. بعد مادرم هم بهشان زنگ زده بود که دیگر حق ندارید خانه ما بیایید و نسبت قوم و خویشی با هم نداریم.... ..
از مادر پرسیدم آیا آدرس و رد مزاری از زکیه ندادند گفت نه هیچ نشانی ندادند...

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

مجاهد شهید مسعود خوش مرام


مشخصات مجاهد شهید مسعود خوش مرام
محل تولد: تهران
شغل: شغل آزاد
سن: 17
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1360

🌹مجاهد شهید مسعود خوش مرام از شهدای کارگر می باشد که در سال 1360به شهادت رسید. در روز جهانی کارگر یاد او را گرامی می داریم.

یادی ازمجاهد شهید مسعود خوش مرام که موقع شهادت فقط 17 سال داشت 
مسعود فعاليت خودش رو در ارتباط با سازمان مجاهدين از سال 58 شروع كرد. به دليل ظرفيت و توان بالايی كه توی مسئوليت پذيری از خودش نشون داد مأموريتها و فعاليتهای مختلفی بهش محول ميشد. توی درگيريهای سالهاي 58-59 مثل شير جلوی فالانژهای خمينی ميايستاد، و توی كار با بچه ها خيلی پرشور و با نشاط بود. مسعود بيشترِ روزهای جمعه رو به كوه ميرفت و اين جمله محمد آقا رو خيلی تكرار ميكرد كه: «كوه، سينه اش برای انقلابيون هميشه بازه!»
به لحاظ امكانات رفاهی وضعشون خوب بود و مسعود ميتونست يه زندگی بي دردسر و عادی داشته باشه؛ اما به رغم همه اينها دست از ادامه فعاليتش در ارتباط با سازمان دست برنداشت، مسعود شيفته اين راه و آرمان مجاهدين خلق ايران بود؛ و همين هم منجر به دستگيری او در سال 60 و شهادتش در آذر سال 61 شد. مسعود موقع شهادت 17سال داشت.«وقتی در بيرون زندان بودم، يكی از كارهامون اين بود كه نيمه شب به قبرستون ميرفتيم و زمين رو ميكنديم، بچه های اعدامی رو شناسايی ميكرديم و از اجساد اونها عكس ميگرفتيم. برای اينكه سندی از جناياتی كه اين رژيم بر سر مردم ما آورد داشته باشيم.»

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید

مجاهد شهید عباس عمانی


مشخصات مجاهد شهید عباس عمانی
محل تولد: تهران
شغل: کارگر
سن: -
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 1358

🌹مجاهد شهید عباس عمانی از شهدای کارگر می باشد که در سال 1358به شهادت رسید. در روز جهانی کارگر یاد او را گرامی می داریم.

با ما در کانال تلگرام پیشتازان راه آزادی ایران همراه باشید