۱۳۹۴ فروردین ۱۰, دوشنبه

فرمانده والامقام مجاهدشهید ابراهیم ذاکری (کاک صالح)






ايرانفرمانده والامقام مجاهدشهید ابراهیم ذاکری (کاک صالح)

نام ونام خانوادگی : ابراهیم ذاکری

محل تولد:--

شغل- تحصیل: فارغ التحصیل رشته مهندسی برق ازدانشکده فنی دانشگاه تهران

شهادت: دوم فروردين 1382

محل شهادت –نحوه شهادت:پس از12سال كشاكش بابيماري سرطان- پاريس

ابراهیم ذاکری (کاک صالح) فارغ‌التحصیل رشتة مهندسی برق از دانشکده فنی دانشگاه تهران بود که در زمان شاه به مجاهدین خلق ایران پیوست. وی یک‌بار در سال 1352 به مدت یک‌سال و مجددا از سال 1354 تا سال 1357 به زندان افتاد و از زندانیان سیاسی زمان شاه بود.
 ابراهیم ذاکری بعد از انقلاب از طرف مجاهدین به خوزستان رفت و در آنجا به سازماندهی مبارزات افشاگرانه و سیاسی علیه سیاستهای ارتجاعی خمینی پرداخت و یک نسل جوان انقلابی و مقاوم را در خوزستان تربیت کرد. بعد از 30 خرداد سال 60 , کاک صالح نماینده مجاهدین در کردستان شد و به سازماندهی نیروهای مجاهدین در کردستان پرداخت و خدمات شایانی به جنبش انقلابی مسلحانه علیه دیکتاتوری آخوندی کرد. پس از تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران به عضویت ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش درآمد. ابراهیم ذاکری در عملیات کبیر فروغ جاویدان چندین زخم عمیق برداشت که مدتها بستری بود. کاک صالح بعد از انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین از فعالترین مبلغان این انقلاب بود. ابراهیم ذاکری سرانجام پس از 12 سال کشاکش با بیماری سرطان روز دوم فروردین سال 1382 در یکی از بیمارستانهای پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.

۱۳۹۳ اسفند ۲۳, شنبه

مجاهد شهيد مجيد شريف واقفي



مجاهد شهيد مجيد شريف واقفي

نام ونام خانوادگي : مجيد شريف واقفي
محل تولد: تهران
متولد: 1327
شغل-تحصيلات: مهندس برق
شهادت:1354
محل شهادت ونحوه شهادت: تهران-...
 



 مجيد شريف واقفى، شهيد ايستادگى بر‌سر آرمان و اصول دربرابر اپورتونيستهاى چپ‌نما

شریف واقفی در سال ۱۳۲۷ در یک خانواده مذهبی در شهر تهران به دنیا آمد لیکن خانواده او اصالتاً به شهرستان تاریخی نطنز در استان اصفهان تعلق دارند. بعد از چند روز از تولد او پدرش که کارمند اداره فرهنگ و هنر بود به شهر اصفهان منتقل شد. وی در سال ۱۳۴۵ برای ادامه تحصیلات خود در رشته مهندسی برق در دانشگاه آریامهر راهی تهران شد.
16ارديبهشت ياد آور خاطره‌يى دردناك درجنبش انقلابى مردم ايران و به خصوص سازمان مجاهدين خلق ايران است. در روز 16 ارديبهشت سال 1354،سردمداران خيانتكار جريان اپورتونيستى چپ نماكه با يك كودتاى خائنانه و با غصب نام و آرم و تمامى امكانات سازمان، مدعى تغيير ايدئولوژى سازمان شده بودند، دست به ترور ناجوانمردانه مجيد شريف واقفى زدند. بدين ترتيب مجاهد قهرمان مجيد شريف واقفى، خون پاكش را فديه ايستادگى برسرپيمان وآرمان و اصول سازمان در برابر اپورتونيستهاى چپ نما كرد.مجاهد شهيد مجيد شريف‌واقعى بعد از ضربه شهريور سال50و دستگيرى بخش عمده اعضا و كادرهاى سازمان در كنارمجاهدان كبير احمد و رضا رضايى و فرمانده كاظم ذوالانوار، نقش عمده‌يى در بازسازى تشكيلات سازمان، ايفا نمود. پس از دستگيرى فرمانده ذوالانوار، مجيد در مهرماه‌51 به‌عضويت مركزيت سازمان درآمد.او در جريان سلطه منحرفان چپ‌نما بر‌سازمان تلاش كرد تا با گردآورى عده‌يى از اعضاى سازمان كه بر اثر اقدامهاىضدانقلابى اپورتونيستها پراكنده شده بودند، در برابر جريان اپورتونيستى و غصب مواضع و امكانات سازمان مقاومت كند. كارى كه خشم چپ‌نمايان خائن را برانگيخت و موجب شد توطئه قتل او را طرحريزى كنند.خائنان چپ‌نما كه تصور مى‌كردند با نابودى فيزيكى مجيد ويارانش مي‌توانند رشد و بالندگى شجره طيبه مجاهدين را متوقف كنند، در بعد‌از‌ظهرروز 16ارديبهشت در يكى از خيابانهاى خلوت تهران، او را به‌شهادت رساندند و پس از انتقال پيكر بي‌جانش به بيابانهاى حومه تهران، آن را به آتش كشيدند.اپورتونيستهاى چپ‌نما، با ضربه خيانت ‌بار خود به بزرگترين سازمان انقلابى و جنبش انقلابى عليه رژيم شاه، بزرگترين خدمت را به ساواك نموده و موجب بروز زودرس و قدرت‌گيرى جريان راست ارتجاعى به سردمدارى خمينى وآخوندهاى وابسته به او گرديدند.ضربه جريان اپورتونيستى چپ‌نما بر پيكر سازمان در سال54، بسا عظيم و سهمگين بود و تماميت سازمان را از جهات مختلف به زيرضرب برد.اين ضربه به‌لحاظ ايدئولوژيك، سياسى،تشكيلاتى، تاريخى و اجتماعى به‌هيچ‌وجه با ضربه ساواك در سال50،كه در آن بيش از 90درصد كل كادرهاى سازمان و صددرصدمركزيت سازمان دستگير شدند، قابل مقايسه نبود و بسا سهمگين‌تر، سخت‌تر و تلخ‌تربود و آثار مهلك‌تر وتباه‌كننده‌ترى داشت. در يك كلام در سال50 سازمان از دشمن اصليش يك ضربه نظامى خورد ولى از لحاظ سياسى، ايدئولوژيك و حتى اجتماعى، سرفرازبود و از قضا جهش و ارتقاء تصاعديش از همان زمان آغاز شد و با اقبال عظيم سياسى واجتماعى مواجه شد. به دنبال ضربه سال 1350، اخبار مقاومتهاى مجاهدين درزندان و در زير شكنجه و هم چنين دفاعيات كوبنده و موثر آنها در دادگاهها، براى اولين‌بار در بين مردم ، آن هم درشرايط اختناق و سكون و سكوت آن دوران منعكس مى‌شد و به آنها روحيه و اميد مي‌داد.اما درنقطه مقابل آن، ضربه اپورتونيستها يك ضربه ايدئولوژيكى از درون بود. يك جريان خائنانه‌كه با كودتاى اپورتونيستى بر سرنوشت سازمان مسلط شده بود و با غصب نام و آرم سازمان مدعى بود كه سازمان تغيير ايدئولوژى داده و ماركسيست شده است.سازمانى كه ايدئولوژى مشخص اسلام انقلابى را با آرم وآيه و شعارهاى خود متجلى مى‌كرد و خون بنيانگذاران و اعضاى مركزيت وديگر كادرهايش را در اين راه و براى اين آرمان نثار كرده بود. ضربه اپورتونيستى نه‌فقط تمامى دستاوردهاى سازمان را تا آن تاريخ به‌بادمى‌داد بلكه آثار منفى و مخرب آن سازمان را به زير صفر پرتاب مى‌كرد و تا آن‌جا كه به شرايط مشخص آن دوران برمى‌گردد، ضربه قابل جبرانى نبود.مجاهد قهرمان مجيد شريف واقفى در مقابل اين كودتاى اپورتونيستى مقاومت ‌كرد و بر اصول سازمان پافشارى ‌نمود. او خواستار آن بود كه ارتباط فعالتر با زندان برقرار شود و مشكلات ومسائلى را كه اپورتونيستها ابتدا به‌صورت ابهام و سؤال مطرح مي‌كردند، به زندان انتقال داده و به اطلاع مسعود ،يگانه بازمانده مركزيت و رهبرى سازمان برساند.اما اپورتونيستها كه اهداف شومى را در سر مى‌پروراندنداولين كارشان تصفيه مجيد بود.آنها تمام امكانات مادى و حتى سلاح او را گرفتند، اين در شرايطى بود كه او براى ساواك شناخته‌شده و جانش در خطر بود. درشرايطى كه مجاهد شهيد شريف‌واقفى براى بازسازى تشكيلات سازمان و برقرارى ارتباط با كسانى كه به اصول سازمان وفادار مانده بودند، تلاش مي‌كردو نيازمند مباحث و آموزشهاى ايدئولوژيك سازمان برمبناى منابع اصيل و تدوين شده سازمان بود، اپورتونيستها كليه منابع سازمانى را از بين برده و از دور خارج كرده بودند. آنها براى اعمال فشار بر مجاهدين ووادار كردن آنها به دست كشيدن از عقايد خود از هيچ رفتار سركوبگرانه و ضد انسانى فروگذار نكردند.تمام امكانات را از آنها دريغ مي‌كردند،آنها را ايزوله كرده و تحت فشار قرار مي‌دادند، تصفيه مي‌كردند و حتى امكانات مادى را در يك اقدام كاملاً غيرانسانى از آنها سلب مى‌كردند. ايجاد جو سانسور و ازبين بردن كليه اسناد و مدارك آموزشى سازمان يكى ديگراز اقدامهاى آنان براى دست‌ يافتن به اهداف ضدانقلابيشان بود. اقداماتى كه سرانجام به ترور ناجوانمردانه مجيد شريف واقفى منتهى شداما خائنان و منحرفان نمى توانستند بفهمند كه «نور حقيقت» خاموشى‌ناپذيراست . چرا كه در دل سياهترين شبهاى ارتجاع وديكتاتورى و در بدترين شرايط زندانها و شكنجه‌گاههاى ساواك شاه، مسعود رجوى باشايستگى و استوارى تمام، توانست حيات و آينده مجاهدين و آرمان و سازمان پيشتازرهاييبخش خلق را زنده و سرفراز و بالنده و توفنده به پيش ببرد.در پرتو رهبرى مسعود، خون پاك مجيد شريف‌واقفى و يارانش نيز هم‌چون خونهاى پاك همه مجاهدين شهيد و به‌ويژه خون مطهر بنيانگذاران سازمان،جوشيد و خروشيد و شجره طيبه مجاهدين را در توفان هجوم ايلغار خمينى، اين مهيب‌ترين نيروى ضدانقلابى تاريخ معاصر، هر‌روز سرفرازتر و بالنده‌تر پيش برد و به‌رغم همه توطئه‌ها و سركوبيها مجاهدين هر‌روز در مسير آرمان و چشم‌انداز پرشور رهايى وتوحيد، قله‌هايى بس رفيع و با شكوه را در نورديدند وبا چنين پشتوانه تاريخي،ايدئولوژيكى و تشكيلاتى توانستند بزرگترين ابتلاء تاريخچه 40 ساله خود را نيز طى سالهاي گذشته به سلامت ازسربگذرانند و با پايدارى پرشكوه خود از شركثير، خير عظيم استخراج كنند وانسجام تشكيلاتى خود را درزير بزرگترين تهاجم نظامى و سياسى حفظ نمايند.

مجاهد شهید فرشته اسفندیاری






مجاهد  شهید فرشته اسفندیاری
محل تولد: تهران
شغل - تحصيل: گوینده تلویزیون
سن: 35
محل شهادت: عراق
شهادت: 1374

فرشته اسفندیاری شیرزن مجاهدی با 17 سال سابقه مبارزه انقلابی بود که از سال 57زمانی که دانش‌آموزی پرشور بود، قدم در راه مجاهدین گذاشت. شرکت فعال در تظاهرات و میتینگها، یا تحصنهای اعتراضی خانواده‌های مجاهدین و دفاع از ساختمان ستاد مرکزی مجاهدین در‌برابر یورش چماقداران و پاسداران خمینی، از‌جمله فعالیتهای او در این دوران بود. در سال‌در رشته ریاضیات و کامپیوتر در دانشگاه متحدین تهران پذیرفته شد و از همان بدو ورود به دانشگاه، فعالیتهایش را در همکاری با انجمنهای دانشجویان مسلمان آغاز کرد. فعالیتهایی که تا فرورین 60 ادامه داشت. فرشته سپس به یکی از انجمنهای محلات شرق تهران منتقل شد و کارحرفه‌یی خود را درآنجا دنبال کرد. در اوایل پاییز60، ارتباط او با سازمان قطع شد و از آن پس در حالی که زندگی مخفی داشت، نزدیک 4سال به فعالیتهای خود در چارچوب هسته‌های مقاومت ادامه داد و سپس خود را به پایگاههای مجاهدین در منطقه مرزی رساند. فرشته قهرمان از بهمن سال‌، فعالیتش رادر رادیو صدای مجاهد آغاز کرد و تا روز شهادتش مسیر درخشانی را پشت‌سر گذاشت که سراسر آن آمیخته با تعهد و مسئولیت‌پذیری، سختکوشی و از‌خود‌گذشتگی بود. دوبرادر او در زمره جاودانه فروغهای ارتش آزادی بودند که خون پاکشان را فدیه رهایی خلقشان کردند.
یاد مجاهد قهرمان فرشته اسفندیاری گرامی و راه سرخش در عزم و رزم شیرزنان و کوهمردان ارتش آزادی، پررهرو باد.

خواهر مجاهد مهين افضلي، بيست و سومين شهيد محاصره ضد انساني پزشكي-2

مجاهد شهيد مهين افضلي







مجاهد شهيد مهين افضلي



نام ونام خانوادگي : مهين افضلي
محل تولد: تهران
متولد:1329
شغل-تحصيل:
شهادت: 23دي ماه1393
محل شهادت:  زندان ليبرتي
سابقه مبارزاتي  : 36سال
مجاهدشهيد مهین افضلی متولد 1329 در تهران از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران و مدیران ارتش آزادیبخش ملی با 36سال سابقه مبارزاتی و 31سال حرفه‌یی تمام وقت تشکیلاتی برای آزادی خلق و میهنش بود.
وی که بیست و سومین شهید محاصره ضدانسانی پزشکی در لیبرتی است از مدتها پیش از بیماری قلبی رنج می‌برد.
مجاهد خلق مهین افضلی دارای سابقه و پاسپورت پناهندگی سیاسی در فرانسه بود اما دولت فرانسه از پذیرش پناهندگانش امتناع کرد. به همین خاطر نام او برای معالجه و انتقال به فنلاند در لیست 7ژانویه 2014 ثبت شد. و این به‌خاطر وخامت حال بیمار، نام او به خانم جین لوت نماینده ویژه دبیرکل ملل‌متحد در بازاسکان مجاهدین ارائه شد (لیست آوریل سال 2014-ردیف 31)
نام مجاهد خلق مهین افضلی در لیستهای ارائه شده به کمیساریا عالی پناهندگان (دسامبر2014 و ژانویه 2015) به چشم می‌خورد اما هیچ‌یک از این مراجعات مؤثر واقع نشد و به جان باختن او منجر گردید. اطلاعیه‌های روزانه دبیرخانه شورای ملی مقاومت درباره محاصره ضدانسانی پزشکی و موضع‌گیریهای پیاپی بین‌المللی در این باره به‌روشنی نشان می‌دهد که وی را باید بیست و سومین شهید محاصره عمدی پزشکی که یک عمل کثیف ضدانسانی است محسوب کرد. سکوت سازمان ملل و مقامات آمریکایی در این باره به‌راستی شگفت‌انگیز است.