۱۳۹۳ اسفند ۲۳, شنبه

مجاهد شهيد مجيد شريف واقفي



مجاهد شهيد مجيد شريف واقفي

نام ونام خانوادگي : مجيد شريف واقفي
محل تولد: تهران
متولد: 1327
شغل-تحصيلات: مهندس برق
شهادت:1354
محل شهادت ونحوه شهادت: تهران-...
 



 مجيد شريف واقفى، شهيد ايستادگى بر‌سر آرمان و اصول دربرابر اپورتونيستهاى چپ‌نما

شریف واقفی در سال ۱۳۲۷ در یک خانواده مذهبی در شهر تهران به دنیا آمد لیکن خانواده او اصالتاً به شهرستان تاریخی نطنز در استان اصفهان تعلق دارند. بعد از چند روز از تولد او پدرش که کارمند اداره فرهنگ و هنر بود به شهر اصفهان منتقل شد. وی در سال ۱۳۴۵ برای ادامه تحصیلات خود در رشته مهندسی برق در دانشگاه آریامهر راهی تهران شد.
16ارديبهشت ياد آور خاطره‌يى دردناك درجنبش انقلابى مردم ايران و به خصوص سازمان مجاهدين خلق ايران است. در روز 16 ارديبهشت سال 1354،سردمداران خيانتكار جريان اپورتونيستى چپ نماكه با يك كودتاى خائنانه و با غصب نام و آرم و تمامى امكانات سازمان، مدعى تغيير ايدئولوژى سازمان شده بودند، دست به ترور ناجوانمردانه مجيد شريف واقفى زدند. بدين ترتيب مجاهد قهرمان مجيد شريف واقفى، خون پاكش را فديه ايستادگى برسرپيمان وآرمان و اصول سازمان در برابر اپورتونيستهاى چپ نما كرد.مجاهد شهيد مجيد شريف‌واقعى بعد از ضربه شهريور سال50و دستگيرى بخش عمده اعضا و كادرهاى سازمان در كنارمجاهدان كبير احمد و رضا رضايى و فرمانده كاظم ذوالانوار، نقش عمده‌يى در بازسازى تشكيلات سازمان، ايفا نمود. پس از دستگيرى فرمانده ذوالانوار، مجيد در مهرماه‌51 به‌عضويت مركزيت سازمان درآمد.او در جريان سلطه منحرفان چپ‌نما بر‌سازمان تلاش كرد تا با گردآورى عده‌يى از اعضاى سازمان كه بر اثر اقدامهاىضدانقلابى اپورتونيستها پراكنده شده بودند، در برابر جريان اپورتونيستى و غصب مواضع و امكانات سازمان مقاومت كند. كارى كه خشم چپ‌نمايان خائن را برانگيخت و موجب شد توطئه قتل او را طرحريزى كنند.خائنان چپ‌نما كه تصور مى‌كردند با نابودى فيزيكى مجيد ويارانش مي‌توانند رشد و بالندگى شجره طيبه مجاهدين را متوقف كنند، در بعد‌از‌ظهرروز 16ارديبهشت در يكى از خيابانهاى خلوت تهران، او را به‌شهادت رساندند و پس از انتقال پيكر بي‌جانش به بيابانهاى حومه تهران، آن را به آتش كشيدند.اپورتونيستهاى چپ‌نما، با ضربه خيانت ‌بار خود به بزرگترين سازمان انقلابى و جنبش انقلابى عليه رژيم شاه، بزرگترين خدمت را به ساواك نموده و موجب بروز زودرس و قدرت‌گيرى جريان راست ارتجاعى به سردمدارى خمينى وآخوندهاى وابسته به او گرديدند.ضربه جريان اپورتونيستى چپ‌نما بر پيكر سازمان در سال54، بسا عظيم و سهمگين بود و تماميت سازمان را از جهات مختلف به زيرضرب برد.اين ضربه به‌لحاظ ايدئولوژيك، سياسى،تشكيلاتى، تاريخى و اجتماعى به‌هيچ‌وجه با ضربه ساواك در سال50،كه در آن بيش از 90درصد كل كادرهاى سازمان و صددرصدمركزيت سازمان دستگير شدند، قابل مقايسه نبود و بسا سهمگين‌تر، سخت‌تر و تلخ‌تربود و آثار مهلك‌تر وتباه‌كننده‌ترى داشت. در يك كلام در سال50 سازمان از دشمن اصليش يك ضربه نظامى خورد ولى از لحاظ سياسى، ايدئولوژيك و حتى اجتماعى، سرفرازبود و از قضا جهش و ارتقاء تصاعديش از همان زمان آغاز شد و با اقبال عظيم سياسى واجتماعى مواجه شد. به دنبال ضربه سال 1350، اخبار مقاومتهاى مجاهدين درزندان و در زير شكنجه و هم چنين دفاعيات كوبنده و موثر آنها در دادگاهها، براى اولين‌بار در بين مردم ، آن هم درشرايط اختناق و سكون و سكوت آن دوران منعكس مى‌شد و به آنها روحيه و اميد مي‌داد.اما درنقطه مقابل آن، ضربه اپورتونيستها يك ضربه ايدئولوژيكى از درون بود. يك جريان خائنانه‌كه با كودتاى اپورتونيستى بر سرنوشت سازمان مسلط شده بود و با غصب نام و آرم سازمان مدعى بود كه سازمان تغيير ايدئولوژى داده و ماركسيست شده است.سازمانى كه ايدئولوژى مشخص اسلام انقلابى را با آرم وآيه و شعارهاى خود متجلى مى‌كرد و خون بنيانگذاران و اعضاى مركزيت وديگر كادرهايش را در اين راه و براى اين آرمان نثار كرده بود. ضربه اپورتونيستى نه‌فقط تمامى دستاوردهاى سازمان را تا آن تاريخ به‌بادمى‌داد بلكه آثار منفى و مخرب آن سازمان را به زير صفر پرتاب مى‌كرد و تا آن‌جا كه به شرايط مشخص آن دوران برمى‌گردد، ضربه قابل جبرانى نبود.مجاهد قهرمان مجيد شريف واقفى در مقابل اين كودتاى اپورتونيستى مقاومت ‌كرد و بر اصول سازمان پافشارى ‌نمود. او خواستار آن بود كه ارتباط فعالتر با زندان برقرار شود و مشكلات ومسائلى را كه اپورتونيستها ابتدا به‌صورت ابهام و سؤال مطرح مي‌كردند، به زندان انتقال داده و به اطلاع مسعود ،يگانه بازمانده مركزيت و رهبرى سازمان برساند.اما اپورتونيستها كه اهداف شومى را در سر مى‌پروراندنداولين كارشان تصفيه مجيد بود.آنها تمام امكانات مادى و حتى سلاح او را گرفتند، اين در شرايطى بود كه او براى ساواك شناخته‌شده و جانش در خطر بود. درشرايطى كه مجاهد شهيد شريف‌واقفى براى بازسازى تشكيلات سازمان و برقرارى ارتباط با كسانى كه به اصول سازمان وفادار مانده بودند، تلاش مي‌كردو نيازمند مباحث و آموزشهاى ايدئولوژيك سازمان برمبناى منابع اصيل و تدوين شده سازمان بود، اپورتونيستها كليه منابع سازمانى را از بين برده و از دور خارج كرده بودند. آنها براى اعمال فشار بر مجاهدين ووادار كردن آنها به دست كشيدن از عقايد خود از هيچ رفتار سركوبگرانه و ضد انسانى فروگذار نكردند.تمام امكانات را از آنها دريغ مي‌كردند،آنها را ايزوله كرده و تحت فشار قرار مي‌دادند، تصفيه مي‌كردند و حتى امكانات مادى را در يك اقدام كاملاً غيرانسانى از آنها سلب مى‌كردند. ايجاد جو سانسور و ازبين بردن كليه اسناد و مدارك آموزشى سازمان يكى ديگراز اقدامهاى آنان براى دست‌ يافتن به اهداف ضدانقلابيشان بود. اقداماتى كه سرانجام به ترور ناجوانمردانه مجيد شريف واقفى منتهى شداما خائنان و منحرفان نمى توانستند بفهمند كه «نور حقيقت» خاموشى‌ناپذيراست . چرا كه در دل سياهترين شبهاى ارتجاع وديكتاتورى و در بدترين شرايط زندانها و شكنجه‌گاههاى ساواك شاه، مسعود رجوى باشايستگى و استوارى تمام، توانست حيات و آينده مجاهدين و آرمان و سازمان پيشتازرهاييبخش خلق را زنده و سرفراز و بالنده و توفنده به پيش ببرد.در پرتو رهبرى مسعود، خون پاك مجيد شريف‌واقفى و يارانش نيز هم‌چون خونهاى پاك همه مجاهدين شهيد و به‌ويژه خون مطهر بنيانگذاران سازمان،جوشيد و خروشيد و شجره طيبه مجاهدين را در توفان هجوم ايلغار خمينى، اين مهيب‌ترين نيروى ضدانقلابى تاريخ معاصر، هر‌روز سرفرازتر و بالنده‌تر پيش برد و به‌رغم همه توطئه‌ها و سركوبيها مجاهدين هر‌روز در مسير آرمان و چشم‌انداز پرشور رهايى وتوحيد، قله‌هايى بس رفيع و با شكوه را در نورديدند وبا چنين پشتوانه تاريخي،ايدئولوژيكى و تشكيلاتى توانستند بزرگترين ابتلاء تاريخچه 40 ساله خود را نيز طى سالهاي گذشته به سلامت ازسربگذرانند و با پايدارى پرشكوه خود از شركثير، خير عظيم استخراج كنند وانسجام تشكيلاتى خود را درزير بزرگترين تهاجم نظامى و سياسى حفظ نمايند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر