۱۳۹۵ مهر ۲۰, سه‌شنبه

خاطره ایی از مجاهد شهید ناصر منصوری از زبان یکی از هم بندی هایش



مشخصات مجاهد شهید ناصر منصوری
محل تولد: تهران

 تحصيل: دانشجو
سن: 28
محل شهادت: کرج
زمان شهادت: 1367
خاطره ای از مجاهد شهید ناصر منصوری از زبان یکی از هم بندی هایش
در تابستان 67، تابلوى عجيبى رسم مى شد يك سو نهايت شقاوت و جنايت و سوي ديگر نهايت انسانيت و استقامت!
راستى كه تاريخ ايران آن را فراموش نخواهد كرد
حماسه اى كه زنده است..
من پانزدهم رفتم توی سالن مرگ، واونجا نشسته بودم وقبل از اینکه هیئت مرگ با من برخورد کند ، دیدم یک برانکارد دارند می برند ، قبل از اینکه من به انفرادی برم یک تعدادی از بچه های بند رو به انفرادی برده بودند، مثل عادل نوری وناصر منصوری ، هردوی اونها رو زیر بازجویی  وشکنجه بردند، خیلی اونها رو زده بودند علی الخصوص ناصر منصوری را که او دست به خودکشی زده بود، کرکره های طبقه سوم را شکست واز طبقه بالا خودش را به پایین پرتاب کرده بود. 
جلادان  وقتی شروع به شکنجه می کردند دو معیار داشتند،  یا باید زیر شکنجه نفر می برید وابراز ندامت می کرد ویا اینکه باید زیر شکنجه می مرد، راه سومی وجود نداشت. وناصر  خودش انتخاب کرد. متوجه شدم که ناصر را دارند با برانکارد می برند. او در اثر خودکشی قطع نخاع شده بود. من فکر می کردم که ناصررا برای معالجه می برن ولی در کمال شگفتی وحیرت دیدم که او را به سمت سالن مرگ بردند، باورم نمی شد وخشکم زده بود، بااینکه من از شب دوازدهم  در جریان ریز اعدم ها بودم هرشب خبر اعدام می گرفتم وبا مرس هم به زندانیان خبر اعدام می دادم وهم می گرفتم وهیچ شک وشبهه ایی  برایم نمانده بود. واقعا قابل باور نیست این گوشه ایی از 30000 نفر بودند هر کدام دنیایی زندگی بودند. من فقط  تعدادی انداک را دیدم این حماسه ایی است که هنوز ابعادش را هیچ کس نتوانسته به تصویر بکشد .یاد وراهش گرامی باد.
درصورتیکه عکسی ازاین شهید قهرمان مجاهد خلق دارید، ویانشانی از مزار پاکشی برای ما ارسال کنید. باشد تا دینی کوچک را به این ها که تمام هستی خودرا فداکردند ادا کنیم
با ما در كانال تلگرام پيشتازان راه آزادي همراه باشيد
Telegram.me/shahidanAzadi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر