عمق جنايتهاي ضدبشري رژيم خميني

عمق جنايتهاي ضدبشري رژيم خميني

دريك طرف جلاداني قراردارند كه هيچ حدومرزي درجنايت نمي شناسند.درنقطه مقابل زندان ،مردان، دختران نوجوان ، زنان حامله ، وحتي مادران وپدران سالخورده يي كه به جرم مجاهدت وآزاديخواهي ،ساعتها،روزها ، هفته ها ، ماهها وسالها را برتخت شكنجه سپري كرده اند ، ولي آرمانهايشان را به دشمن نفروخته اند. شكنجه هايي فراتر از طاقت فرزند انسان .آنجا كه ديگر شلاق، سوزاندن ، قطع عضو، ازحدقه درآوردن چشم و.... درمقابل اراده فرزند انسان كارآيي خودرا ازدست مي دهند.اگر

شكنجه گران ، كه عمدتا عناصر به غايت سنگدل وفاسد وعقده يي مي باشند،ازايدئولوژي واپسگراي خميني تغذيه مي شوند، درنقطة مقابل ، مقاومت زندانيان نيز،نه صرف قهرمانيهاي اين يا آن فرد ، بلكه جرياني است كه بخشي از مقاومت سراسري مردم ايران  را تشكيل مي دهد. اگر جهان ازعمق جنايتهاي صورت گرفته درزندانهاي حكومت آخوندي مطلع نشده است ، به طريق اولي بسيار كمتر از مقاومت درخشان زندانيان مجاهددرمقابل وحشيانه ترين شكنجه ها خبر دارد، شكنجه هايي كه درهر منطقي بايد زنداني را به  تسليم وادارد. ولي اين زنداني مجاهدومقاوم است كه سربلند وپيروز سربرمي آوردودرنهايت اين مقاومت سرفرازمردم ايران است كه درفرداي پيروزي خود،همه شكنجه گران را به پاي ميزمحاكمه خواهد كشيد.قرن بيستم، دادگاه نورنبرگ راازياد نخواهد برد وقرن بيستم ويكم محاكمه آخوندهاي حاكم برايران را.

شك نكنيد كه هرروز كه مي گذرد، مردم جهان بيشتر به عمق جنايتهاي ضدبشري رژيم خميني آگاه خواهند شد. اين حرف پيام يك زنداني شهيد است. گزارش زيررا كه اززندان اهوازرسيده است بايد خواند ودرباره اش فكر كرد:”وقتي كه شلاق وسوزندان وسلولهاي .....گره ازكارجلادان نگشود، دستورتقتيل اكبر را به  وسيلة اراكي ، رئيس دادگاههاي انقلاب اسلامي خوزستان ، داده شدواكبررا به شكنجه گاه بردند. اول استخوان دست راستش را خرد كردندوبعد پوست سينه اش را كندند وسرانجام به دستور اراكي هر دوچشمش را با كارد ازحدقه بيرون آوردند ولي او زبان نگشود. اكبرپس از شنيدن دستوراراكي ، پيش ازآنكه چشمانش ازحلقه بيرون آورده شود، گفته بود: با كورشدن من چشم حقيقت كورنمي شود ومردم بيناترخواهند شد”